نتایج جستجو برای عبارت :

لقبم+وُجی

سلام دوستان عزیز.من گفتم دیگه با شما خودمونی شم،یه لقب بره خودم انتخاب کنم!!از این به بعد همه من رو نارگیل صدا بزنید.وجی:سیاهه نارگیله!!هر هر نمکدون!وجی:تازه کجاشو دیدی!!دوستان این وجی هستش.تازه اومده اینجا.وجی:این دروغ میگه یک!اینجا خونه منه دو!اسم من وجدان هستش نه وجی سه!شما اگه انقدر ور نمیزدی من اسمت رو نمیزاشتم وجی.من کتاب زبان وجدان ها رو خوندم.وجی تو فرهنگ اصیل وجدان ها به معنای وجدانی است که خیلی پیش ازحد ور میزنند.وجی:توهم با این اسم ا
موضوع انشا امرو ما این بود(خداییش خیلی بچه گونه اس)
من یه حدودیش که یادمه نوشتم:
باران وقتی می بارد دلتنگی هایت را می شوید و با خود می برد،حس عجیبی دارم وقتی باران می بارد،،،احساس سبکی و آرامش میکنم،این بهترین حسی است که من تجربه کرده ام
دوست دارم باران باشم و ببارم بی آنکه بدانم و بپرسم این کاسه های خالی از آن کیست،باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

+تو کلاسم نوشتم فک نکنید رفتم از گوگل کمک گرفتم
ولی  خداییش خیلی چرت نوشتم
البته
دلم میخواست باهاش حرف بزنم امشب خیلیم دلم میخواس 
اهنگ جدید شادمهر اومده بود قفلی زد روش دلش گرفت گفت اهنگای شادمهر همش با حال و هوام یکیه حس کردم خوب نیس دلش گرفتس 
پیام دادم بش دلم طاقت نیاورد گفتم خوبی ؟؟
گفت آره بدک نیستم گفتم میخوای حرف بزنیم ؟ 
گفت نه چیز گفتنی نیست گفتم باشه هر وقت خواستی کلا میتونیم باهم حرف بزنیم 
نمیدونم ... نمیدونم چیزی ... خیلی وقته ندیدمش دلم براش تنگ شده کلی ... راستیا این روزا چقد دلم تنگ میشه برا ادمای زندگیم ... چق
به نام خدا

گفت و گوی نمادین با میرزا
کوچک خان جنگلی

بیژن شهرامی

از پارچ آبی که روی میز مقابلم است لیوانی را پر می کنم و
سر می کشم و زیر لب می گویم:سلام بر حسین،لعنت بر یزید.

میرزا که وارد می شود و مرا در این حال می بیند قیافه ای
جدی به خود می گیرد و می گوید:می بینم که سو استفاده می کنی؟

با تعجب لیوان را زمین می گذارم و می گویم:سوء استفاده!؟به
خدا فقط آب خوردم دست به چیزی نزده ام!

می خندد و می گوید: مگر شما در ترکی به آب "سو"
نمی گویید؟منظورم این بود

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روزمرگی